این فیلم دنباله "زندگی و دیگر هیچ" ساختهی عباس کیارستمی می باشد. در روستایِ كوكر (اطراف رودبار ایران)، حسین به خواستگاریِ دختری بهنامِ طاهره میرود. چون خانه ندارد به او پاسخِ منفی میدهند. همان شب زلزله تمامِ مردم را بی خانه میكند. حسین در بی خانمانی خود را با همه یكسان میبیند و خوشحال هم هست. هفت روز میگذرد، در سرِ مزارِ «خدابیامرزها» حسین متوجه میشود طاهره و مادربزرگش زنده ماندهاند. همان موقع گروهی برایِ ساختنِ فیلم به كوكر میآیند و...
معلمی فرهیخته و متواضع به شهری جدید و شغلی جدید در ایران پیش از انقلاب می رسد. او عاشق یک زن جوان سخت کوش و محروم می شود که از مادر پیرش پرستاری می کند و برادر جوانش را بزرگ می کند...
سهراب نویسنده جوان کرمانی در تدارک تألیف کتابی دربارهٔ تاریخ شعر کهن ایران است و برای دریافت مجوز چاپ کتابش در راه تهران در کویر گم میشود. در راه با شخصیتهای عجیبی آشنا میشود و شاعران قدیمی در برابر او ظاهر میشوند. عاقبت از طریق قناتهای خشک کویر از راهروهای متروی تهران سر درمیآورد…
سعید، یک مرد خانواده، برای کشتن کارگران جنسی به مشهد میرود اما پس از قتل چندین زن، به دلیل عدم استقبال جامعه از این قتلها که فکر میکرد انجامشان یک رسالت الهی است، به شدت مضطرب میشود. سپس، یک روزنامهنگار وارد دنیایی میشود که در آن مردی که رسانهها قاتل عنکبوتی را به آن لقب دادهاند، اقدام مذموم خود را انجام میدهد. وقتی سعید دستگیر و به اعدام محکوم میشود،..
یک مرد روستایی که عمیقا گاو خود را دوست دارد برای مدتی به پایتخت میرود،در این حین گاوش مریض شده و میمیرد .روستاییان از عکس العملی که مرد روستایی امکان دارد هنگام بازگشت و دیدن اوضاع از خود نشان دهد ،نگرانند ...
در فیلم عصبانی نیستم امیر بر خلاف قول و قرارهایی که با دختر دایی خود گذاشته است، دل به دختر دیگری می بازد. آشکار شدن این عشق، خانواده امیر را به تکاپو انداخته و ...
“لیلا” در آغاز ازدواج سرشار از عشق متوجه میشود که هرگز صاحب فرزندی نخواهد شد. همسرش “رضا” به این قضیه اهمیتی نمی دهد و اعتقاد دارد زندگی آنها بدون بچه هم زیباست. مادر رضا، که زنی خودرأی است و چهار دختر و تنها همین یک پسر را دارد، ” لیلا” را وادار میکند تا به ازدواج مجدد و رضا تن در دهد. «لیلا» در بحران احساس گناه به خاطر نازا بودنش باید حضور زن دیگری را در حریم زندگی عاشقانهٔ خود تحمل کند. داستان فیلم درگیری زنی است با واقعیتی دردناک و در عین حال روزمره و تکرار شدنی.
بی توجهی و سهل انگاری پدر و مادر شیرین هشت ساله، واقعه ای را برای او رقم می زند که زخمش سالها بر روح او باقی می ماند و همه زندگی اش را تحت الشعاع خود قرارمی دهد. آنچه این زخم را عمیق تر می کند و واقعه را به فاجعه ختم می سازد، این است که دخترک هیچکس را نمی یابد تا دردش را با او در میان بگذارد. شیرین دو بار تا آستانه ی ازدواج پیش می رود اما ازدواجش به هم می خورد. او در سومین تجربه اش دچار بحران می شود و…
سه روز پس از زلزله خرداد ۱۳۶۹ در استان گیلان، پدر و پسری از تهران به منطقه زلزله زده و به جستجوی بابک و احمد احمدپور بازیگران فیلم "خانه دوست کجاست؟" میروند. به دلیل راه بندان مجبور میشوند راههای فرعی مختلفی را برای رسیدن به روستای کوکر، محل زندگی پسربچهها طی کنند...
حسین سبزیان، بهدلیل شباهتش به محسن مخملباف خود را به خانوادهٔ آهنخواه بهعنوان مخملباف معرفی میكند و به بهانهٔ ساختن فیلم به خانهٔ آنها راه مییابد. آنها گاهی صحنههای فیلم را، كه باید ساخته شود، تمرین هم میكنند...
راز جهانبخش کرامت فاش میشود؟ این راز خواب چیستا، ماهرو، گودرز، بهرام، جهانگیر و سرگرد پوشیاس را آشفته خواهد کرد. جهانبخش برای اثبات بی گناهیش و بازگشت آرامش سفربلندی را آغاز می کند؛ سفری که پایانش زندگی بسیاری از آنها را تغییر می دهد…
اکرم و آذر دو خواهری که در مورد ناپدید شدن برادرشان با گفتن به همه که او به آلمان گریخته دروغ می گویند. با گذشت زمان این "دروغ" زندگی خودشان را می گیرد و همه را به مکان های تاریک و مرموزی سوق می دهد.
اوضاع مالی خانواده چندان مناسب نیست. پدر بیمار شده و سخت می تواند خرجی خانواده را بدهد. در این بین علی کفش خواهرش زهرا را که در کفاشی محل، برای تعمیر برده شده بود، در میان راه گم می کند. حال تنها راهی که به فکر این خواهر و برادر می رسد، این است که به نوبت از کفش کتانی علی استفاده کنند. صبح ها برای رفتن مدرسه زهرا و عصر ها هم نوبت رفتن علی به مدرسه ولی …
«اکبر» به جرم قتل یک دختر، نزدیک به دو سال است که در دار التعدیب به سر میبرد و محکوم به اعدام است. بالاخره او وارد 18سالگی میشود و زمان اجرای حکم فرا میرسد ولی «اعلی» که دوستی صمیمی «اکبر» میباشد، تصمیم میگیرد با گرفتن رضایت از خانوادهی شاکی، جلوی اعدام او را بگیرد.